ابتکار برفی
الینا جونم اولین چیزی که با برف ساختی به قول خودت یه پرنده بود که بعد این که تمومش کردی آوردی خونه تا سرما نخوره ...
نویسنده :
مامان الینا
1:12
اولین برف بازی الینا در فروردین 93
الینا و هفت سین 93
مامان نبات سفره هفت سین چقدر خوشمزست ...
نویسنده :
مامان الینا
0:41
تخمین باردهی درختان میوه توسط الینا خانم
درد دل با خدا
خدای مهربونم ای کسی که تا به حال و در همه حال کنارم بودی و دستمو گرفتی کمکم کن الینای نازم از صبح تب کرده و من مثل همه شبهایی که تب داره کلی نگرانم .کمکم کن که تنها تو شفا دهنده مریضان هستی.بابایی فردا برنامه مراقبت امتحانی داره و فردا باید بره مدرسه به خاطر همین خوابیده ولی لطف تو شامل حالم شده و من فردا برنامه امتحانی ندارمو فردا من خونه ام وبهتر میتونم مواظب عزیزدلم باشم پس شکرت..............الان تب گلم روبا تب سنج اندازه گرفتم خدایا شکرت تبش داره پایین میاد ...
نویسنده :
مامان الینا
0:12
تولد سه سالگی
گلم تولد سه سالگیت مبارک عزیزم امسال مامانی برای پختن شام تولدت خیلی زحمت کشید و کلی خسته شد ولی از اون روز یه درس مهم گرفت و اون این بود که باید به حرف بابایی گوش میداد بابایی به خاطر تعداد زیاد مهمونا از مامانی خواست که مثل پارسال خورشت شامو به اون واگذار کنه یا از بازار سفارش بده ویا خودش کباب درست کنه ولی مثل همیشه مر غ مامان یک پا داشت و قبول نکرد و عاقبت این کار اون شد که یه صبح تا شب سر پا بایسته و از درد پا تا صبح نخوابه البته همش فدای یه تار مویت مگه چند تا الینا دارم .هدفم از نوشتن اینا این بود که بدونی از خودت به اندازه توانایی ها و وقتت انتظار داشته باش نه بیشتر از اون .وگرنه مثل مامانت به جای خوشگذرونی تو تولد هم...
نویسنده :
مامان الینا
18:36
پدرم روزت مبارک
همسر عزیزم کنار تو و با تو بودن نهایت خوشبختیست من و الینا به تو افتخار میکنیم ...
نویسنده :
مامان الینا
18:04
بعد یه مدت نسبتا کوتاه
دختر نازم نمیدونم از کجا شروع کنم ولی دوست دارم برات بنویسم ماجرا از اون جا شروع شد که بابایی برای مامانی یه دوربین مثلا پیشرفته هدیه داد و مامانی هم با پشتکار تمام نشدنی مشغول عکاسی شد تا این که اواخر عید عمو منصور ازمامانی رم دوربین رو خواست که عکسارو بریزه لب تابش مامانی هم از همه جا بی خبر رمو با عکسا تقدیمش کرد چشمتون روز بد نبینه رم ویروسی شدوکامپیوتر مارو هم ویروسی کرد رم رو فرمت کردیم و دوباره 18 فروردین که تولد امیر علی بود عکاسی کردم که عکس اون رو هم کامپیوتر نشون نداد و متخصصین رم رو سوخته اعلام کردن و رم جدید خریداری شد .ولی اوج فاجعه زمانی اتفاق افتاد که عکسهای تولد نفسم هم پرید بعد چند روز و به دست آوردن...
نویسنده :
مامان الینا
0:25
مادرم روزت مبارک
الینای عزیزم این سال با تمام وجود احساس کردم که دخترم داره بزرگ میشه چون با زبون خودت گفتی مامان جون روزت مبارک و این بهترین هدیه از بین هدیه هایی بود که تو روز مادر گرفتم ...
نویسنده :
مامان الینا
17:12